خداروشکر بابا دارم

چند روز پیش از روی حیاط، داخل اتاق رو دید می زدم، دیدم بابام داره نماز می خوانه، صدای کشیدن کلمه والظالین ش  هنوز تو گوشمه.

یا دعای قنوتش که با ربنا شروع کرد.و آخر نمازشم بعد از تسبیحات حضرت زهرا دستاش بلند کرد و گفت: «خدایا فرزندانم را در راه دین و قرآن هدایت بفرما و آنان خدمت گذار دین و قرآن قرار بده…..»

در همین حین بود که یاد بچگی ایم افتادم یاد روزهایی که بابام سجادشو پهن میکرد و منم با چادر گل گلی می دویدم پیشش و با هم نماز می خواندم یادمه اینقدر ادای حرکات بابام در میاوردم که هنوز که هنوز موقع نماز خواندن مثل بابام حرکاتمو انجام میدم.

یاد سحرهای ماه رمضان بخیر که بعد از خوردن سحری و گرفتن وضو بابام کتاب مفاتیح سبز رنگ میاورد و ماهم دورش حلقه میزدیم، هر شب نوبت یکی از ماها بود که دعای سحر زمزمه کنه. اونوقت بابام  با ذوق گوش میداد. آخرش هم کلی  تشویقمون میکرد.

با خودم گفتم خداروشکر که بابا دارم

خداروشکر که بابای به این خوبی دارم

و خداروشکر که بابایی دارم که ما را در راه دینِ اسلام تربیت کرد.

 

دعای ویژه من:

خدایا پدرم را حفظ کن و سلامتی و طول عمر بهش عطا بگردان

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.